صفات الجنة والنار
از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «قَالَ اللهُ تَعَالَى: أعْدَدْتُ لِعِبَادِي الصَّالِحِينَ مَا لا عَيْنٌ رَأَتْ، وَلا أُذُنٌ سَمِعَتْ، وَلا خَطَرَ عَلَى قَلْبِ بَشَرٍ، وَاقْرَؤُوا إنْ شِئْتُمْ: (فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ)»: «الله متعال می فرمايد: برای بندگان نيکم، نعمت هایی (در بهشت) فراهم کرده ام که هيچ چشمی نديده، هيچ گوشی نشنيده و به قلب هيچ انسانی خطور نکرده است؛ اگر می خواهيد، اين آيه را بخوانيد: (فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ) [سجده:17] «هيچکس نمی داند چه پاداش های ارزشمندی که روشنی بخش چشم ها (و مايه ی شادمانی) است، برای آنان به پاس کردارشان، نهفته شده است». از سهل بن سعد رضی الله عنه روایت است که می گوید: در يکی از مجالس رسول الله صلى الله عليه وسلم حضور داشتم که بهشت را توصيف می کرد تا اينکه در پايان سخنش فرمود: «فيهَا مَا لا عَينٌ رَأَتْ، وَلا أُذُنٌ سَمِعَتْ، وَلا خَطَرَ عَلى قَلْبِ بَشَرٍ»: «در بهشت نعمت هايی است که هيچ چشمی نديده، هيچ گوشی نشنيده و به قلب هيچ انسانی خطور نکرده است». سپس اين آيات را تلاوت نمود: «تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ (16) فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» [سجده:16 - 17] «(شبانگاهان) پهلوهای شان از بسترها دور می ماند و با بيم و اميد، پروردگارشان را می خوانند و از آن چه نصيب شان کرده ايم، انفاق می کنند. هيچکس نمی داند چه پاداش های ارزشمندی که روشنی بخش چشم ها (و مايه ی شادمانی) است، برای آنان به پاس کردارشان نهفته شده است».
عن أبي هريرة -رضي الله عنه- قال: قال رسول الله -صلى الله عليه وسلم-: «قال الله -تعالى-: أَعْدَدْتُ لعِبَادي الصَّالحين ما لا عَيْنٌ رأَت، ولا أُذُنٌ سَمِعَت، ولا خَطَر على قَلب بَشَر، واقْرَؤُوا إن شِئْتُمْ: (فلا تَعلم نفس ما أُخْفِي لهم من قُرَّة أَعْيُنِ جَزَاء بما كانوا يعملون). عن سهل بن سعد -رضي الله عنه- قال: شَهدت من النبي -صلى الله عليه وسلم- مَجْلِسَا وَصَفَ فيه الجَنَّة حتى انتهى، ثم قال في آخر حديثه: «فيها ما لا عَيْنٌ رأَت، ولا أُذُنٌ سَمِعَت، ولا خَطَر على قَلب بَشَر» ثم قرأ:(تتجافى جُنُوبهم عن المَضَاجِع) إلى قوله -تعالى-:(فلا تعلم نفس ما أُخْفِي لهم من قُرَّة أَعْيُنِ).
شرح الحديث :
الله متعال برای بندگان نیکش که اوامرش را اجرا نموده و از نواهی او دوری کنند، نعمت هایی را آماده نموده که «هیچ چشمی ندیده است»؛ هیچ چشمی آن همه نیکویی و زیبایی را ندیده است و «هیچ گوشی نشنیده است»؛ هیچ گوشی آن صداهای زیبا و طنین انگیز و توصیفات شگفت انگیز را نشنیده است. و به طور مشخص دیدن و شنیدن را ذکر می کند، چون اکثر چیزهای محسوس با این دو حس درک می شود و حس چشایی و بویایی به نسبت این دو حس کارایی کمتری دارند و حس لامسه کارایی کمتری از این دو نیز دارد. «و به قلب هیچ بشری خطور نکرده است»؛ یعنی: نعمت های جاویدانی که در بهشت برای بهشتیان در نظر گرفته شده، به قلب و ذهن هیچ کسی خطور نکرده است. و هرچه به ذهن شان خطور نماید، باز هم نعمت های بهشت بهتر و برتر از آن چیزی است که به ذهن آنان خطور نموده است؛ زیرا تنها چیزهایی به ذهن بشر خطور می کند که می شناسند و به ذهن و ادراک آنها نزدیک است. و نعمت های بهشت برتر از همه ی اینهاست. و همه اینها به این دلیل است که آنها فرامین پروردگار خویش را اجرا نموده و از نواهی او دوری کرده اند و در راه الله متعال سختی ها را به جان خریدند؛ و پاداش از جنس عمل است؛ «اگر می خواهید این آیات را بخوانید» و در روایتی آمده است: «سپس این آیه را خواند: «فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ». و در اینکه الله متعال می فرماید: «فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ»، کلمه ی نفس، همه ی مردم را شامل می شود، زیرا به صورت نکره در سیاق نفی آمده است. یعنی: هیچکس نمی داند «مَا أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ» چه خیر بسیار و نعمت های فراوان و شادی و سرور و لذتی برای آنان نهفته شده است. و همانطور که آنها در شب نماز می خواندند، دعا کرده و مخفیانه کار خیر انجام می دادند، الله متعال نیز از جنس کار و عمل شان به آنها پاداش داده و اجرشان را نهفته می دارد، از این رو می فرماید: «جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ»: «این پاداشی است به پاس کردار آنها».